گاهي لازم است به صدايم فرصت دهم تا از قفس حنجره ام خلاص شود و به کوچه هاي ذهن آدمها سفر کند تا دريابند زير سقف اين آسمان بلند کوچه هاي ديگري هم هست.
بعضي وقتها که من و صدايم قهريم، بعضي ها فکر مي کنند کوچه اي ذهن اين آدم چقدر خلوت و بي سرو
بعضي وقتها که من و صدايم قهريم، بعضي ها فکر مي کنند کوچه اي ذهن اين آدم چقدر خلوت و بي سرو
صداست.!! و شايد هم در خانه هاي آن کسي زنده نيست.!
آنوقت شروع مي کنند به جولان دادن و سرو صدا کردن. عده اي ديگر هم که هميشه خود را حق به جانب مي دانند قصد اسباب کشي بدون اجازه دارند.
و تازه تو مي فهمي که قهر کردن با صدايت زياد هم خوب نيست. آنهم در دنياي بزرگي که آدمهاي کوچک بسياري مي پندارند:
سکوت نشانه رضايت است.!!!!!!!!!!!
از هر چه که هست و نبايد باشد و از آنچه که نيست و بايد باشد.
آنوقت شروع مي کنند به جولان دادن و سرو صدا کردن. عده اي ديگر هم که هميشه خود را حق به جانب مي دانند قصد اسباب کشي بدون اجازه دارند.
و تازه تو مي فهمي که قهر کردن با صدايت زياد هم خوب نيست. آنهم در دنياي بزرگي که آدمهاي کوچک بسياري مي پندارند:
سکوت نشانه رضايت است.!!!!!!!!!!!
از هر چه که هست و نبايد باشد و از آنچه که نيست و بايد باشد.